داخلی
»سخن هفته
لیزنا، دکتر محمدرضا شکاری، عضو هیئت علمی گروه علم اطلاعات و دانش شناسی دانشگاه شهید چمران اهواز: 6 و 7 آذرماه 1403، دانشگاه شهید چمران اهواز، در اولین کنگره ملی پژوهش پاک، میزبان اساتید و پژوهشگرانی از حوزهها و رشتههای مختلفی از سراسر کشور بود. این کنگره، گفتمان بومی آموزش، ارتقا و ترویج دستکاری پژوهشی را دنبال میکرد. در روز دوم، دبیر یکی از پنلها بودم. این پنل به موضوع «اخلاق پژوهش» اختصاص داشت. هر کدام از مقالات، اخلاق پژوهش را از زوایای مختلف مورد بحث و بررسی قرار داده بودند؛ به همین دلیل، دیدگاههای گوناگون، اما مکمل یکدیگر، از سوی ارائهدهندگان مطرح شد. این پنل که شامل پنج مقاله بود، با گفتوگویی میان دو عضو هیئت علمی، به یک بخش جذاب پنل تبدیل شد.
بحثِ عمیق و پرمحتوا زمانی آغاز شد که یکی از حاضران در پنل، پس از ارائهی مقالهی دکتر کاوه خزائیل (دانشیار گروه دامپزشکی دانشگاه شهید چمران اهواز) که به معرفی روشهای نوین به جای حیوانات آزمایشگاهی در تحقیقات علوم زیستی پرداخته بود، سؤالی مطرح کرد:
"چرا یکی از اساتید دامپزشکی فلان دانشگاه، به این علت که یک موش آزمایشگاهی، انگشت دانشجو را هنگام نمونهگیری گاز گرفته، و در ادامه چون دانشجو با ترس این کار را کرده، عمل نمونهگیری درست انجام نشده و در نهایت موش جان خود را از دست داده؛ استاد نمرهی بسیار پایینی (زیر 10) به دانشجو داده است!"
دکتر خزائیل، در پاسخ به این سؤال، به مفهوم «فردی بودن حسنهی اخلاق» اشاره کرد. او بر این باور بود که اخلاق، یک ویژگی شخصی و فردی است و نمیتوان انتظار داشت که تمامی افراد در همهی حوزههای زندگی و شخصی خود، لزوماً فردی با اخلاق باشند. در واقع، نمیتوان گفت که یک دانشمند و یا یک عضو هیئت علمی دانشگاه، حتماً یک فرد اخلاقمدار در حوزهاش هم محسوب میشود. بلکه شاید یک نفر به لحاظ علمی خیلی فرهیخته باشد، اما به لحاظ اخلاقی اینطور نباشد. به گفتهی او، اخلاق با ویژگیهای شخصی هر فرد و شرایط پیرامون او پیوند دارد و همیشه همهی افراد، به شکل یکسانی در مواجهه با امورات مختلف، اخلاقی یکسان از خود بروز نمیدهند. در واقع، اخلاق (در معنای عام) یک «ویژگی فردی» است و ممکن است که هر فرد (چه استاد و چه غیر استاد) در هر حوزه یا رشتهای هم که مشغول باشند، فرد اخلاقمداری نباشد.
در مقابل، دکتر محمد زرهساز (عضو هیئت علمی گروه علم اطلاعات و دانششناسی دانشگاه خوارزمی)، با این نظر (فردیبودن حسنهی اخلاق) به مخالف پرداخت. او در ابتدا و انتهای مقالهی خود، دیدگاهی دیگر را مطرح کرد. ایشان بر جنبههای جمعی اخلاق در پژوهش تأکید کرد و بیان داشت که اخلاق پژوهشی تنها در قالب یک تعهد فردی و شخصی باقی نمیماند، بلکه اخلاق موضوعی فراتر از اینهاست و یک «مسئولیت اجتماعی» است که رعایت آن توسط همهی اعضای جامعهی علمی، پیششرط و پیشنیاز برای جلب اعتماد عمومی به علم و پژوهش است!
در آن هنگام، دیگران را نیز دعوت به مشارکت کردم؛ هر یک از حضار دیدگاههای خود را مطرح میکردند؛ اما به نظر میرسید، هر کدام درست میگویند، و در جایگاه و به نوبهی خود به جنبههایی اساسی از اخلاق اشاره میکنند؛ و این دیدگاهها نه متضاد یکدیگر، بلکه مکمل هم هستند. از سویی، دکتر خزائیل با استناد به دو آیه از قرآن کریم، آیه 97 سوره نحل (مَنْ عَمِلَ صَالِحًا مِنْ ذَكَرٍ أَوْ أُنْثَى وَهُوَ مُؤْمِنٌ فَلَنُحْيِيَنَّهُ حَيَاةً طَيِّبَةً/ از مرد و زن، هر کس کار شایسته انجام دهد در حالی که مؤمن است، مسلماً او را به زندگی پاک و پاکیزهای زنده می داریم) و آیه 286 سوره بقره (لَا يُكَلِّفُ اللَّهُ نَفْسًا إِلَّا وُسْعَهَا/ خداوند هیچ کس را، جز به اندازه تواناییاش، تکلیف نمیکند)، به «فردی بودن» موازین اخلاقی اشاره کردند و این مفهوم را به ظرفیتها و تواناییهای هر شخص مربوط دانست. او به این نکته اشاره داشت که حتی در چارچوب آموزههای دینی، تکلیف اخلاقی بر اساس تواناییهای شخصی افراد تعیین میشود.
از سوی دیگر، دکتر زرهساز با نگاهی اجتماعی به اخلاق پژوهشی، به اهمیت رعایت و کاربست استانداردها و قواعد مشترک در جامعه علمی اشاره کردند. او تأکید داشت که در غیاب این هنجارهای جمعی، امکان بروز سوءاستفاده و تضعیف اعتماد عمومی وجود دارد. نمونههایی از موارد عملی، مانند لزوم رعایت نظامنامهها و استانداردهای اخلاقی در مطالعات و تحقیقات دانشگاهی یا پایبندی به حقوق شرکتکنندگان در پژوهش، به خوبی نشان میدهد که اخلاق در پژوهش نمیتواند صرفاً و لزوماً فردی باشد.
لزوم تلفیق این دو دیدگاه در پژوهش
بحث میان فردی یا جمعی بودن اخلاق، بهخودیخود موضوعی پیچیده، چندبعدی و تأمل برانگیز است. در واقع، دیدگاههای مطرحشده در این پنل، به نظر میرسد که نه تنها اشتباه و متضاد نیستند، بلکه مکمل یکدیگر بوده و به ابعاد مختلف یک حقیقت اشاره میکند.
برای مثال، در زندگی روزمره، جنبه فردی اخلاق را میتوان در تعهد شخصی به مسئولیتپذیری یا راستگویی مشاهده کرد. در واقع، ما به عنوان یک انسان، مثلاً همیشه مسئولیتپذیر و همیشه راستگو نیستیم، این در حالی است که راستگویی و مسئولیت پذیری، ویژگیها و خصلتهای مثبتی است که هر انسان باید داشته باشد. اما وقتی همین فرد در جایگاه پژوهشگر قرار میگیرد، رعایت استانداردهای اخلاق پژوهشی، مانند شفافیت در ارائهی دادهها یا احترام به مالکیت فکری دیگران، که یک الزام جمعی است را هم باید رعایت کند. در این زمان است که باید گفت، این ویژگیهای مثبت، تنها به فرد محدود نمیشود.
از سوی دیگر، تاریخ نشان داده که هرجا اصول اخلاقیِ جمعی دیده نشده یا مورد غفلت قرار گرفته، تبعات آن فراتر از فرد بوده و دامن جامعه را فرامیگیرد. مواردی مانند تقلب علمی، جعل دادهها یا هرگونه بدرفتاری علمی، که اعتبار کل جامعهی علمی یا حتی یک کشور را زیر سؤال برده و نتایج آن، سلب اعتماد عمومی به پژوهش و مطالعه را منجر می شود.
دعوت به تأمل
پژوهشگران و جامعه علمی باید همزمان به این دو بعد توجه کنند: خود را بهعنوان افرادی مسئولیتپذیر (حداقل در برابر وجدان خویش) ببینند؛ و در عین حال، هنجارهای مشترکی را بپذیرند که تضمینکننده شفافیت و اعتماد عمومی باشد. به عبارت دیگر میتوان گفت که بحث اخلاق در پژوهش، از «فرد» آغاز میشود، اما در «جمع» به ثمر مینشیند. پس اگر اخلاقِ فردی رعایت نشود، چه سرنوشتی در انتظار اخلاقِ جمعی خواهد بود؟ آیا میتوان تصور کرد که جامعهی علمی بدون باور و پایبندی هر پژوهشگر به اخلاق فردی، به اصول اخلاقِ جمعی متعهد بماند؟ یا برعکس، آیا هنجارهای اخلاقیِ جمعی میتوانند جبرانی برای ضعف اخلاق فردی باشند؟ پاسخ به این پرسشها، شاید بتواند مسیر پژوهش را از یک الزام بیرونی (و جمعی)، به یک انتخاب درونی (و فردی) ارتقا دهد؛ انتخابی که نهتنها پژوهشگر، بلکه ارزشهای بنیادین علم را در مرکز توجه قرار میدهد. در واقع، چگونه میتوان پژوهش را به عرصهای تبدیل کرد که در آن، اخلاق نه یک الزام و اجبار، بلکه یک وظیفهی لاینفک، و جوهری جدانشدنی از خودِ ذاتِ پژوهش باشد؟
شکاری، محمدرضا (1403).«اخلاق پژوهش: فردی یا جمعی؟ گزارش یک گفتوگو در کنگره پژوهش پاک». سخن هفته لیزنا، شماره 723، 26 آذر ماه ۱۴۰۳
۱. از توهین به افراد، قومیتها و نژادها خودداری کرده و از تمسخر دیگران بپرهیزید و از اتهامزنی به دیگران خودداری نمائید.
۲.از آنجا که پیامها با نام شما منتشر خواهد شد، بهتر است با ارسال نام واقعی و ایمیل خود لیزنا را در شکل دهی بهتر بحث یاری نمایید.
۳. از به کار بردن نام افراد (حقیقی یا حقوقی)، سازمانها، نهادهای عمومی و خصوصی خودداری فرمائید.
۴. از ارسال پیام های تکراری که دیگر مخاطبان آن را ارسال کرده اند خودداری نمائید.
۵. حتی الامکان از ارسال مطالب با زبانی غیر از فارسی خودداری نمائید.